دقیقا همین امشب که فردا صبحش باید ساعت ۶ بیدار بشم، یه دنیا فکر و حرف ریخته تو سرم و هرکاری میکنم خوابم نمی بره. داشتم به گذشته و روزهایی که گذروندم فکر میکردم. به اینکه چطوری دوباره امید و انگیزه پیدا کردم؛ در حالیکه یه روزی فکر میکردم دیگه هیچوقت از ته دل خوشحال نخواهم بود. من تازه اول مسیری ام که انتخاب کردم. اون دور دست ها کلی مانع و مشکل می بینم؛ ولی کم کم دارم خودمو واسشون آماده میکنم. منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

لوازم آرایشی و بهداشتی خاطرات من http://azarca1002.rozblog.com هر چی که بخوای targeting behzistblog.com دیگ بخار چیست؟